معنی فارسی redefines

B2

تعریف یک مفهوم دوباره، معمولاً با دیدگاه یا درک جدید.

To define a concept or idea in a new or different way.

verb
معنی(verb):

To define again or differently.

example
معنی(example):

این هنرمند مفهوم زیبایی را در کارش دوباره تعریف می‌کند.

مثال:

The artist redefines the concept of beauty in her work.

معنی(example):

او موفقیت را با تأکید بر خوشبختی شخصی دوباره تعریف می‌کند.

مثال:

He redefines success by emphasizing personal happiness.

معنی فارسی کلمه redefines

: معنی redefines به فارسی

تعریف یک مفهوم دوباره، معمولاً با دیدگاه یا درک جدید.