معنی فارسی redelete
B1عمل حذف دوباره، به ویژه دادهها یا فایلها.
To delete something again.
- VERB
example
معنی(example):
من مجبور شدم پروندهها را دوباره حذف کنم تا فضای بیشتری آزاد شود.
مثال:
I had to redelete the files to save space.
معنی(example):
پس از مرور دوباره، او تصمیم گرفت تکراریها را دوباره حذف کند.
مثال:
After reviewing them again, she decided to redelete the duplicates.
معنی فارسی کلمه redelete
:
عمل حذف دوباره، به ویژه دادهها یا فایلها.