معنی فارسی redeliverance

B2

دوباره ارسال کردن، عمل یا نتیجه ارسال مجدد یک بسته یا محصول.

The act of delivering something again, especially after a previous failure.

example
معنی(example):

دوباره ارسال کالا یک تسکین برای مشتری بود.

مثال:

The redeliverance of the goods was a relief to the customer.

معنی(example):

او هنگام بازگشت اشیاء گم‌شده حس دوباره ارسال پیدا کرد.

مثال:

He felt a sense of redeliverance when the lost items were returned.

معنی فارسی کلمه redeliverance

: معنی redeliverance به فارسی

دوباره ارسال کردن، عمل یا نتیجه ارسال مجدد یک بسته یا محصول.