معنی فارسی redemptively
B1به صورت نجاتدهنده، اشاره به انجام کاری که منجر به رستگاری یا بهبود میشود.
In a manner that relates to redemption; intended to promote recovery or improvement.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز نجاتبخش سخن گفت و راهی برای پیشرفت برای همه ارائه داد.
مثال:
She spoke redemptively, offering a way forward for everyone.
معنی(example):
این برنامه به طرز نجاتبخش طراحی شده بود تا به زندانیان در ادغام دوباره کمک کند.
مثال:
The program was designed redemptively to help prisoners reintegrate.
معنی فارسی کلمه redemptively
:
به صورت نجاتدهنده، اشاره به انجام کاری که منجر به رستگاری یا بهبود میشود.