معنی فارسی redeployed
B1بهطور رسمی دوباره تخصیص یافته، معمولاً در زمینه نظامی یا منابع انسانی.
Having been assigned again or moved to another location.
- verb
verb
معنی(verb):
To deploy again.
معنی(verb):
To rearrange (military forces).
example
معنی(example):
سربازان به دلیل دلایل ایمنی به ناحیه دیگری دوباره تخصیص داده شدند.
مثال:
The soldiers were redeployed to a different area for safety reasons.
معنی(example):
پس از ارزیابی، کارکنان دوباره تخصیص داده شدند تا بهرهوری را افزایش دهند.
مثال:
After the assessment, the staff were redeployed to enhance productivity.
معنی فارسی کلمه redeployed
:
بهطور رسمی دوباره تخصیص یافته، معمولاً در زمینه نظامی یا منابع انسانی.