معنی فارسی redeployment
B1دوباره استقرار، به فرآیند جابجایی یا انطباق مجدد نیروها یا منابع بین وظایف یا مکانهای مختلف اشاره دارد.
The act of moving forces or resources to a different position or role.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of redeploying.
معنی(noun):
A new deployment.
example
معنی(example):
دوباره استقرار نیروها نیاز به برنامهریزی دقیق دارد.
مثال:
The redeployment of troops requires careful planning.
معنی(example):
پس از ادغام، دوباره استقرار شغلها در شرکت صورت گرفت.
مثال:
After the merger, there was a redeployment of jobs in the company.
معنی فارسی کلمه redeployment
:
دوباره استقرار، به فرآیند جابجایی یا انطباق مجدد نیروها یا منابع بین وظایف یا مکانهای مختلف اشاره دارد.