معنی فارسی redesignated
B1دوباره تعیین شده، به ویژه در زمینه تغییرات در یک سمت یا نقش.
Assigned or designated again or differently.
- verb
verb
معنی(verb):
To designate again.
example
معنی(example):
پس از تغییر پروژه، او به عنوان سرپرست تیم دوباره تعیین شد.
مثال:
He was redesignated as the team lead after the project change.
معنی(example):
این سمت ماه گذشته دوباره تعیین شد تا اولویتهای جدید را منعکس کند.
مثال:
The position was redesignated last month to reflect new priorities.
معنی فارسی کلمه redesignated
:
دوباره تعیین شده، به ویژه در زمینه تغییرات در یک سمت یا نقش.