معنی فارسی redespise

B1

دوباره نفرت داشتن از چیزی. به معنای تجربه احساسات منفی و ادارک منفی نسبت به چیزی در زمانی دیگر.

To feel contempt or loathing again for something previously held in disdain.

example
معنی(example):

او شروع به دوباره تنفر داشتن از تصمیماتی که گرفته بود کرد.

مثال:

He began to redespise the decisions he had made.

معنی(example):

پس از مدتی فکر، او خود را در حال دوباره تنفر داشتن از انتخاب‌های گذشته‌اش یافت.

مثال:

After some thought, she found herself redespising her past choices.

معنی فارسی کلمه redespise

: معنی redespise به فارسی

دوباره نفرت داشتن از چیزی. به معنای تجربه احساسات منفی و ادارک منفی نسبت به چیزی در زمانی دیگر.