معنی فارسی redfin

B1

گونه‌ای از ماهی که به خاطر باله‌های قرمز و رنگ عمومی خود شناخته می‌شود.

A type of fish recognized for its distinct red fins.

example
معنی(example):

ماهی سرخ‌پای با رنگ‌های زنده‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

The redfin fish is known for its vibrant colors.

معنی(example):

او در دریاچه یک سرخ‌پای گرفت.

مثال:

She caught a redfin while fishing at the lake.

معنی فارسی کلمه redfin

: معنی redfin به فارسی

گونه‌ای از ماهی که به خاطر باله‌های قرمز و رنگ عمومی خود شناخته می‌شود.