معنی فارسی redhaired
B1کسی که موهای قرمز دارد، معمولاً به عنوان فردی خاص شناخته میشود.
A term describing a person with red hair, often associated with unique characteristics.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having red hair
example
معنی(example):
او موهای قرمز دارد و اغلب درباره موهایش تعریف میشنود.
مثال:
She is redhaired and often gets compliments about her hair.
معنی(example):
افراد با موهای قرمز گاهی در فیلمها به عنوان افراد منحصر به فرد به تصویر کشیده میشوند.
مثال:
Redhaired individuals are sometimes portrayed as unique in movies.
معنی فارسی کلمه redhaired
:
کسی که موهای قرمز دارد، معمولاً به عنوان فردی خاص شناخته میشود.