معنی فارسی redisable

B1

دوباره غیرفعال کردن، به معنای بازگرداندن یک قابلیت به حالت غیرفعال.

To make a previously enabled feature inactive again.

example
معنی(example):

تکنسین می‌تواند ویژگی را در صورت نیاز دوباره غیرفعال کند.

مثال:

The technician can redisable the feature if needed.

معنی(example):

شما ممکن است بخواهید آن گزینه را برای صرفه‌جویی در باتری دوباره غیرفعال کنید.

مثال:

You might want to redisable that option to save battery.

معنی فارسی کلمه redisable

: معنی redisable به فارسی

دوباره غیرفعال کردن، به معنای بازگرداندن یک قابلیت به حالت غیرفعال.