معنی فارسی redisbursed
B1توزیع مجدد وجه، به معنای اینکه پولی که قبلاً توزیع شده، دوباره توزیع شود.
Having paid out money again that had been previously distributed.
- VERB
example
معنی(example):
خیریه کمکهای مالی را دوباره به نیازمندان پرداخت کرد.
مثال:
The charity redisbursed the donations to the needy.
معنی(example):
وجوه پروژه پس از حسابرسی دوباره پرداخت شدند.
مثال:
The project funds were redisbursed after the audit.
معنی فارسی کلمه redisbursed
:
توزیع مجدد وجه، به معنای اینکه پولی که قبلاً توزیع شده، دوباره توزیع شود.