معنی فارسی redischarge

B1

دوباره تخلیه کردن، فرایند خالی کردن یک سیستم یا دستگاه از انرژی یا بار.

To remove or release the charge from a battery or system again.

example
معنی(example):

تکنسین سیستم را دوباره تخلیه خواهد کرد تا عملکرد آن بهبود یابد.

مثال:

The technician will redischarge the system to improve its performance.

معنی(example):

شما باید قبل از استفاده دوباره از دستگاه، باتری را دوباره تخلیه کنید.

مثال:

You need to redischarge the battery before using the device again.

معنی فارسی کلمه redischarge

: معنی redischarge به فارسی

دوباره تخلیه کردن، فرایند خالی کردن یک سیستم یا دستگاه از انرژی یا بار.