معنی فارسی rediscipline

B1

دوباره نظم بخشیدن، به معنای تلاش برای اصلاح رفتارها و ناهنجاری‌ها.

To impose discipline again on someone or something.

example
معنی(example):

مدرسه قصد دارد دانش‌آموزان با مشکلات رفتاری را دوباره تربیت کند.

مثال:

The school aims to rediscipline students who have behavior issues.

معنی(example):

دوباره تربیت کردن برای حفظ نظم در کلاس بسیار مهم است.

مثال:

Rediscipline is important to maintain order in the classroom.

معنی فارسی کلمه rediscipline

: معنی rediscipline به فارسی

دوباره نظم بخشیدن، به معنای تلاش برای اصلاح رفتارها و ناهنجاری‌ها.