معنی فارسی rediscover
B1دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا تجربه مجدد چیزی که قبلاً شناخته شده بود.
To find or experience something again that was previously known or enjoyed.
- verb
verb
معنی(verb):
To discover again; especially something previously lost or forgotten.
مثال:
She rediscovered her faith in religion.
example
معنی(example):
من از دوباره پیدا کردن علاقه قدیمم به نقاشی هیجان‌زده شدم.
مثال:
I was excited to rediscover my old passion for painting.
معنی(example):
از طریق سفر، ما می‌توانیم زیبایی‌های دنیای خود را دوباره کشف کنیم.
مثال:
Through traveling, we can rediscover the beauty of our world.
معنی فارسی کلمه rediscover
:
دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا تجربه مجدد چیزی که قبلاً شناخته شده بود.
