معنی فارسی redissection
B1بازجداسازی، عمل جدا کردن دوباره یا تجزیه مجدد اجزای یک شی یا نمونه، مخصوصاً در زمینههای علمی.
The act of dissecting again or reanalyzing the components of a specimen or structure, often in a scientific context.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند یک بازجداسازی از نمونه برای تحلیل بیشتر انجام داد.
مثال:
The scientist conducted a redissection of the specimen for further analysis.
معنی(example):
در کلاس، درباره بازجداسازی ساختارهای پیچیده آموختیم.
مثال:
During the class, we learned about the redissection of complex structures.
معنی فارسی کلمه redissection
:
بازجداسازی، عمل جدا کردن دوباره یا تجزیه مجدد اجزای یک شی یا نمونه، مخصوصاً در زمینههای علمی.