معنی فارسی redissolve
B1دوباره حل کردن، فرایند حل یک ماده در مایع پس از آنکه قبلاً حل شده است.
To dissolve a substance again in a liquid after it has already been dissolved.
- verb
verb
معنی(verb):
To dissolve again
example
معنی(example):
میتوانید پودرها را در آب دوباره حل کنید تا بهتر مخلوط شوند.
مثال:
You can redissolve the powders in water for better mixing.
معنی(example):
اگر محلول خشک شود، ممکن است نیاز به حل مجدد آن داشته باشید.
مثال:
If the solution dries, you may need to redissolve it.
معنی فارسی کلمه redissolve
:
دوباره حل کردن، فرایند حل یک ماده در مایع پس از آنکه قبلاً حل شده است.