معنی فارسی redistributory
B1بازتوزیعی، به اقداماتی که به توزیع مجدد منابع یا فرصتها کمک میکند، اطلاق میشود.
Related to actions aimed at redistributing resources or opportunities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات بازتوزیعی که توسط خیریه انجام شد به بسیاری از خانوادههای نیازمند کمک کرد.
مثال:
The redistributory measures taken by the charity helped many families in need.
معنی(example):
تلاشهای بازتوزیعی او بر فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای گروههای محروم متمرکز بود.
مثال:
Her redistributory efforts focused on providing more opportunities for disadvantaged groups.
معنی فارسی کلمه redistributory
:
بازتوزیعی، به اقداماتی که به توزیع مجدد منابع یا فرصتها کمک میکند، اطلاق میشود.