معنی فارسی redos

B1

مجموعه‌ای از کارها یا وظایف که باید دوباره انجام شوند.

Instances of doing something again.

noun
معنی(noun):

A repeated action; a doing again, refurbishment, etc.

example
معنی(example):

معلم به ما سه فرصت دوباره برای تکالیف‌مان داد.

مثال:

The teacher gave us three redos for our assignments.

معنی(example):

من چندین دوباره انجام دارد که قبل از مهلت باید تمام کنم.

مثال:

I have several redos to finish before the deadline.

معنی فارسی کلمه redos

: معنی redos به فارسی

مجموعه‌ای از کارها یا وظایف که باید دوباره انجام شوند.