معنی فارسی redressable
B2قابل اصلاح، به مسائلی اشاره دارد که میتوان آنها را برطرف کرد.
Capable of being corrected or remedied.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسائلی که شما مطرح کردید قابل اصلاح توسط کمیته است.
مثال:
The issues you raised are redressable by the committee.
معنی(example):
شکایات او از طریق کانالهای مناسب قابل اصلاح بود.
مثال:
His grievances were redressable through proper channels.
معنی فارسی کلمه redressable
:
قابل اصلاح، به مسائلی اشاره دارد که میتوان آنها را برطرف کرد.