معنی فارسی redressals

B1

راه‌حل‌ها یا اقدامات اصلاحی برای مشکلات یا تنش‌ها.

Corrective measures or responses to grievances.

noun
معنی(noun):

Redress.

example
معنی(example):

شرکت راه‌حل‌هایی برای مشکلات مشتریان ارائه داد.

مثال:

The company offered redressals for the issues faced by customers.

معنی(example):

راهبردهای قانونی می‌تواند به قربانیان کمک کند تا عدالت را بیابند.

مثال:

Legal redressals can help victims find justice.

معنی فارسی کلمه redressals

: معنی redressals به فارسی

راه‌حل‌ها یا اقدامات اصلاحی برای مشکلات یا تنش‌ها.