معنی فارسی redressment

B2

اصلاح نارضایتی‌ها، فرآیند بازگرداندن عدالت یا برطرف کردن نارضایتی‌ها.

The act of correcting or remedying grievances or wrongs.

example
معنی(example):

اصلاح نارضایتی‌ها برای برقراری صلح لازم بود.

مثال:

The redressment of the grievances was necessary for peace.

معنی(example):

فرآیند اصلاح نارضایتی‌ها بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت طول کشید.

مثال:

The redressment process took longer than expected.

معنی فارسی کلمه redressment

: معنی redressment به فارسی

اصلاح نارضایتی‌ها، فرآیند بازگرداندن عدالت یا برطرف کردن نارضایتی‌ها.