معنی فارسی redried
B2دوباره خشک شده، اشاره به چیزی که پس از مرطوب شدن دوباره خشک شده است.
Something that has been dried again after becoming wet.
- VERB
example
معنی(example):
میوههای دوباره خشک شده طعمی به خوبی میوههای تازه داشت.
مثال:
The redried fruit tasted just as good as fresh.
معنی(example):
او برای حفظ طعم آنها گیاهان را دوباره خشک کرد.
مثال:
She redried the herbs to preserve their flavor.
معنی فارسی کلمه redried
:
دوباره خشک شده، اشاره به چیزی که پس از مرطوب شدن دوباره خشک شده است.