معنی فارسی reductively
B2کاهشدهنده به طرز بیان یا تفکری اشاره دارد که بر ساده کردن یک موضوع پیچیده با تمرکز بر اجزای اصلی تأکید دارد.
In a manner that simplifies complex ideas or arguments by focusing on their basic components.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مفهوم را به طور کاهشدهندهای توضیح داد و فقط بر روی عناصر ضروری تمرکز کرد.
مثال:
She explained the concept reductively, focusing only on the essential elements.
معنی(example):
اگرچه به طور کاهشدهندهای ساده شده بود، توضیح واضح و آسان قابل فهم بود.
مثال:
Though it was reductively simplified, the explanation was clear and easy to understand.
معنی فارسی کلمه reductively
:
کاهشدهنده به طرز بیان یا تفکری اشاره دارد که بر ساده کردن یک موضوع پیچیده با تمرکز بر اجزای اصلی تأکید دارد.