معنی فارسی redware
B1سفالهایی که به رنگ قرمز ساخته میشوند و معمولاً با لعاب شفاف پوشانده میشوند.
Pottery that is made with a red color and often coated with a clear glaze.
- NOUN
example
معنی(example):
نقاش سفالگری برای بازار سفالهای زیبای قرمز میسازد.
مثال:
The potter creates beautiful redware for the market.
معنی(example):
بسیاری از کلکسیونرها از هنر دستی سفالهای قرمز قدیمی تحسین میکنند.
مثال:
Many collectors admire the craftsmanship of ancient redware.
معنی فارسی کلمه redware
:
سفالهایی که به رنگ قرمز ساخته میشوند و معمولاً با لعاب شفاف پوشانده میشوند.