معنی فارسی reearned

B1

دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً داشتید، مخصوصاً در زمینه اعتبار یا مقام.

Having regained something lost, often referring to respect or status.

example
معنی(example):

او پس از تلاش سخت، جایگاهش را دوباره به دست آورد.

مثال:

She reearned her position after hard work.

معنی(example):

او با عمل‌هایش، احترام هم‌تیمی‌هایش را دوباره به دست آورد.

مثال:

He reearned the respect of his peers through his actions.

معنی فارسی کلمه reearned

: معنی reearned به فارسی

دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً داشتید، مخصوصاً در زمینه اعتبار یا مقام.