معنی فارسی reedily
B1با اشتیاق و تمایل واضح.
In a manner that shows eagerness or willingness.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با اشتیاق پیشنهاد را پذیرفت و مزایای آن را دید.
مثال:
She accepted the offer reedily, seeing its benefits.
معنی(example):
او با اشتیاق به کار نزدیک شد و خواهان موفقیت بود.
مثال:
He approached the task reedily, eager to succeed.
معنی فارسی کلمه reedily
:
با اشتیاق و تمایل واضح.