معنی فارسی reemergent
B1دوباره ظهور کرده، به فرآیند یا پدیدهای اطلاق میشود که پس از یک دوره غیبت مجدداً به صحنه یا محیطی بازمیگردد.
Referring to a species or entity that has resurfaced or returned after a period of disappearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Emerging again, after an absence
مثال:
A dangerous reemergent virus
example
معنی(example):
گونهی دوباره ظهور کرده اکنون در زیستگاه طبیعیاش شکوفا شده است.
مثال:
The reemergent species is now thriving in its natural habitat.
معنی(example):
پس از سالها غیبت، هنرمند دوباره ظهور کرده تماشاگران را مجذوب خود کرد.
مثال:
After years of absence, the reemergent artist captivated the audience.
معنی فارسی کلمه reemergent
:
دوباره ظهور کرده، به فرآیند یا پدیدهای اطلاق میشود که پس از یک دوره غیبت مجدداً به صحنه یا محیطی بازمیگردد.