معنی فارسی reemigrating
B1بازگشت به کشور خود پس از زندگی در خارج
The act of returning to one’s home country after living elsewhere.
- VERB
example
معنی(example):
پس از زندگی در خارج از کشور به مدت چند سال، او اکنون به کشور خود بازمیگردد.
مثال:
After living abroad for several years, she is now reemigrating to her home country.
معنی(example):
فرآیند بازگشت به کشور میتواند مملو از هیجان و چالشها باشد.
مثال:
The process of reemigrating can be filled with both excitement and challenges.
معنی فارسی کلمه reemigrating
:
بازگشت به کشور خود پس از زندگی در خارج