معنی فارسی reenlist
B1دوباره ثبتنام کردن، به ویژه در نیروهای نظامی.
To enlist again, particularly in the military.
- verb
verb
معنی(verb):
To enlist again.
example
معنی(example):
اگر او میخواهد دوباره خدمت کند، باید دوباره ثبتنام کند.
مثال:
If he wants to serve again, he must reenlist.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند بعد از چند سال زندگی غیرنظامی دوباره ثبتنام کنند.
مثال:
They decided to reenlist after several years in civilian life.
معنی فارسی کلمه reenlist
:
دوباره ثبتنام کردن، به ویژه در نیروهای نظامی.