معنی فارسی reests
B1استراحت کردن، توقفی برای تجدید قوا و آرامش به منظور بازیابی انرژی.
To take a break in order to recover energy or relax.
- VERB
example
معنی(example):
پس از یک روز طولانی، او فقط به کمی زمان برای استراحت نیاز دارد.
مثال:
After a long day, she just needs some time to reest.
معنی(example):
او در زمان استراحت ناهار استراحت میکند تا انرژی خود را بازیابد.
مثال:
He reests during the lunch break to regain his energy.
معنی فارسی کلمه reests
:
استراحت کردن، توقفی برای تجدید قوا و آرامش به منظور بازیابی انرژی.