معنی فارسی reexposed
B1دوباره در معرض چیزی قراردادن، بهویژه در زمینههای علمی یا هنری.
Having been exposed again to a particular stimulus.
- VERB
example
معنی(example):
نقاشیها پس از بازسازی دوباره در معرض نور خورشید قرار گرفتند.
مثال:
The paintings were reexposed to sunlight after restoration.
معنی(example):
بیمار دوباره در معرض آلرژن برای مطالعه بیشتر قرار گرفت.
مثال:
The patient was reexposed to the allergen for further study.
معنی فارسی کلمه reexposed
:
دوباره در معرض چیزی قراردادن، بهویژه در زمینههای علمی یا هنری.