معنی فارسی reexpressed

B2

دوباره بیان کردن، چیزی را به صورت جدیدی گفته یا نمایش دادن.

To express something again or in a different way.

example
معنی(example):

هنرمند احساساتش را در آخرین نقاشی‌اش دوباره بیان کرد.

مثال:

The artist reexpressed her feelings in her latest painting.

معنی(example):

او ایده را دوباره بیان کرد تا برای مخاطب روشن‌تر باشد.

مثال:

He reexpressed the idea to make it clearer for the audience.

معنی فارسی کلمه reexpressed

: معنی reexpressed به فارسی

دوباره بیان کردن، چیزی را به صورت جدیدی گفته یا نمایش دادن.