معنی فارسی refereeship
B2پست قضاوت، مسئولیت قضاوت در مسابقات یا ارزیابی دیگران.
The position or role of acting as a referee or judge.
- NOUN
example
معنی(example):
او به یک قضاوت برای مسابقات منصوب شد.
مثال:
He was appointed to a refereeship for the tournament.
معنی(example):
قضاوت او نشاندهنده تخصصش در این ورزش است.
مثال:
Her refereeship demonstrates her expertise in the sport.
معنی فارسی کلمه refereeship
:
پست قضاوت، مسئولیت قضاوت در مسابقات یا ارزیابی دیگران.