معنی فارسی refinements

B2

تحولات و بهبودهای جزیی که در یک محصول یا فرایند اعمال می‌شود تا کارایی یا زیبایی آن را افزایش دهد.

Minor improvements or enhancements made to a design, process, or product.

noun
معنی(noun):

The act, or the result of refining; the removal of impurities, or a purified material

معنی(noun):

High-class style; cultivation.

معنی(noun):

A fine or subtle distinction.

example
معنی(example):

تغییرات جزئی که در طراحی ایجاد شد، عملکرد آن را بهبود بخشید.

مثال:

The refinements made to the design improved its functionality.

معنی(example):

او از تغییرات جزئی که به نقاشی اضافه شده بود، قدردانی کرد.

مثال:

She appreciated the refinements added to the painting.

معنی فارسی کلمه refinements

: معنی refinements به فارسی

تحولات و بهبودهای جزیی که در یک محصول یا فرایند اعمال می‌شود تا کارایی یا زیبایی آن را افزایش دهد.