معنی فارسی reflectorized

B1

بازتاب‌دهنده شده، به حالتی اشاره دارد که یک سطح به گونه‌ای تغییر یافته که نور را منعکس می‌کند.

Describes a surface that has been treated to enhance its reflective properties.

example
معنی(example):

تابلوهای راهنمایی برای اطمینان از ایمنی در شب بازتاب‌دهنده شده‌اند.

مثال:

The road signs are reflectorized to ensure safety at night.

معنی(example):

مواد بازتاب‌دهنده در بسیاری از تجهیزات ایمنی استفاده می‌شود.

مثال:

The reflectorized material is used in many safety equipment.

معنی فارسی کلمه reflectorized

: معنی reflectorized به فارسی

بازتاب‌دهنده شده، به حالتی اشاره دارد که یک سطح به گونه‌ای تغییر یافته که نور را منعکس می‌کند.