معنی فارسی reformableness
B2قابل اصلاح بودن، به ویژگیای اشاره دارد که در آن چیزی قابل تغییر و بهبود است.
The quality of being capable of reform or improvement.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت اصلاح ایدههای آنهاست که آنها را با ارزش میکند.
مثال:
The reformableness of their ideas is what makes them valuable.
معنی(example):
بحث در مورد قابلیت اصلاح سیاستها میتواند به حلهای بهتری منجر شود.
مثال:
Discussing the reformableness of policies can lead to better solutions.
معنی فارسی کلمه reformableness
:
قابل اصلاح بودن، به ویژگیای اشاره دارد که در آن چیزی قابل تغییر و بهبود است.