معنی فارسی reformeress
B1زنی که به اصلاح یا بهبود شرایط اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی متعهد است.
A female reformer, someone dedicated to improving or reforming social, political, or economic conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
اصلاحگر زن رهبری حرکت برای برابری آموزشی را به عهده داشت.
مثال:
The reformeress led the movement for educational equality.
معنی(example):
به عنوان یک اصلاحگر زن، او برای حقوق زنان و عدالت اجتماعی مبارزه کرد.
مثال:
As a reformeress, she fought for women's rights and social justice.
معنی فارسی کلمه reformeress
:
زنی که به اصلاح یا بهبود شرایط اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی متعهد است.