معنی فارسی reformistic

B1

مرتبط با اصلاح یا بهبود، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا اقتصادی.

Related to or advocating reform, especially in social or economic contexts.

example
معنی(example):

ایده‌های اصلاح‌طلبانه‌ای که توسط کمیته پیشنهاد شد، نوآورانه بودند.

مثال:

The reformistic ideas proposed by the committee were innovative.

معنی(example):

رویکرد اصلاح‌طلبانه او به مشکل، امکانات جدیدی را گشود.

مثال:

His reformistic approach to the problem opened new possibilities.

معنی فارسی کلمه reformistic

: معنی reformistic به فارسی

مرتبط با اصلاح یا بهبود، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا اقتصادی.