معنی فارسی refractable
B1قابل شکست، ویژگی که نشاندهنده توانایی یک ماده برای تغییر جهت نور است.
Able to be refracted, referring to the capability of a material to bend light.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی مواد در طولموجهای مختلف قابل شکست هستند.
مثال:
Certain materials are refractable at different wavelengths.
معنی(example):
خصوصیات قابل شکست شیشه، آن را در لنزها مفید میسازد.
مثال:
The refractable properties of glass make it useful in lenses.
معنی فارسی کلمه refractable
:
قابل شکست، ویژگی که نشاندهنده توانایی یک ماده برای تغییر جهت نور است.