معنی فارسی refractive
B2انحرافی به وضعیتی اطلاق میشود که نور یا سایر امواج هنگام عبور از یک ماده به دو دلیل تغییر جهت میدهند: تغییر سرعت یا تغییر حالت.
Describing the ability of a medium to bend light or other waves during transmission.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That refracts; causing or relating to refraction.
example
معنی(example):
نور به هنگام عبور از مواد مختلف انحرافی است.
مثال:
Light is refractive when it bends as it passes through different materials.
معنی(example):
خصوصیات انحرافی در طراحی عدسیها اهمیت دارند.
مثال:
Refractive properties are important in designing lenses.
معنی فارسی کلمه refractive
:
انحرافی به وضعیتی اطلاق میشود که نور یا سایر امواج هنگام عبور از یک ماده به دو دلیل تغییر جهت میدهند: تغییر سرعت یا تغییر حالت.