معنی فارسی refrainer
B1بازدارنده به شخصی اطلاق میشود که از انجام کاری خودداری میکند یا تلاش میکند تا از موقعیتهای تنشزا دوری کند.
A person who refrains from doing something.
- NOUN
example
معنی(example):
بازدارنده در حین بحث از صحبت کردن امتناع کرد.
مثال:
The refrainer avoided speaking during the argument.
معنی(example):
به عنوان یک بازدارنده، او سکوت را به درگیری ترجیح داد.
مثال:
As a refrainer, he chose silence over conflict.
معنی فارسی کلمه refrainer
:
بازدارنده به شخصی اطلاق میشود که از انجام کاری خودداری میکند یا تلاش میکند تا از موقعیتهای تنشزا دوری کند.