معنی فارسی refreeze
B1دوباره یخ زدن، فرآیندی که در آن یک ماده منجمد دوباره به حالت یخ درمیآید.
To freeze something again after it has thawed
- verb
verb
معنی(verb):
To freeze again.
مثال:
It's not a good idea to refreeze raw meat once it has been thawed.
معنی(verb):
To freeze again.
example
معنی(example):
پس از هوای گرم، در دماهای سرد دریاچه دوباره یخ خواهد زد.
مثال:
After the warm weather, the lake will refreeze in the cold temperatures.
معنی(example):
مطمئن شوید که باقیماندهها را به سرعت دوباره فریز کنید تا تازه بمانند.
مثال:
Make sure to refreeze the leftovers promptly to keep them fresh.
معنی فارسی کلمه refreeze
:
دوباره یخ زدن، فرآیندی که در آن یک ماده منجمد دوباره به حالت یخ درمیآید.