معنی فارسی refrigerates
B1عملیه‌ای که باعث می‌شود دما کاهش یابد و مواد غذایی در وضعیت خنک و تازه نگه‌داری شوند.
The process of making something cold, typically to preserve food and other perishable items.
- verb
verb
معنی(verb):
To cool down, make cool.
معنی(verb):
Now specifically, to keep cool by containing within a refrigerator.
مثال:
Please refrigerate your uncooked meats at or below 40° Fahrenheit.
example
معنی(example):
یک یخچال غذا را سرد می‌کند تا آن را برای مدت بیشتری تازه نگه دارد.
مثال:
A refrigerator refrigerates food to keep it fresh for longer periods.
معنی(example):
در تابستان، مهم است که یخچال به طور مؤثر سرد کند.
مثال:
In the summer, it is important that the fridge refrigerates efficiently.
معنی فارسی کلمه refrigerates
:
عملیه‌ای که باعث می‌شود دما کاهش یابد و مواد غذایی در وضعیت خنک و تازه نگه‌داری شوند.
