معنی فارسی refunder
B1بازپردازنده به شخص یا نهادی اطلاق میشود که وظیفه بازگرداندن وجه را به عهده دارد.
A person or entity that issues a refund.
- NOUN
example
معنی(example):
بازپردازنده در عرض چند روز، بازگشت را انجام داد.
مثال:
The refunder processed the return within a few days.
معنی(example):
یک بازپردازنده به شما کمک خواهد کرد اگر در دریافت بازپرداخت خود مشکلی دارید.
مثال:
A refunder will assist you if you have any issues with your refund.
معنی فارسی کلمه refunder
:
بازپردازنده به شخص یا نهادی اطلاق میشود که وظیفه بازگرداندن وجه را به عهده دارد.