معنی فارسی regainment

B1

بازپس‌گیری، عمل یا فرآیند به دست آوردن دوباره چیزی که قبلاً داشتید.

The act or process of obtaining something again that was previously possessed.

example
معنی(example):

تیم به خاطر بازپس‌گیری عنوان قهرمانی جشن گرفت.

مثال:

The team celebrated their regainment of the championship title.

معنی(example):

بازپس‌گیری اعتماد به نفس او پس از آموزش واضح بود.

مثال:

His regainment of confidence was evident after the training.

معنی فارسی کلمه regainment

: معنی regainment به فارسی

بازپس‌گیری، عمل یا فرآیند به دست آوردن دوباره چیزی که قبلاً داشتید.