معنی فارسی regalement
C2 /ɹɪˈɡeɪlmənt/غذا یا تجربهای که لذت و شادی زیادی را به ارمغان میآورد.
A feast or entertainment that provides delight or pleasure.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of regaling.
example
معنی(example):
شام واقعاً یک تجربه سلطنتی بود، پر از طعمهای غنی.
مثال:
The dinner was a true regalement, full of rich flavors.
معنی(example):
او در جشنواره سرگرمی خوبی ارائه داد.
مثال:
She provided great regalement at the celebration.
معنی فارسی کلمه regalement
:
غذا یا تجربهای که لذت و شادی زیادی را به ارمغان میآورد.