معنی فارسی regerminated
B1در حالت دوباره جوانه زدن، بذرها یا گیاهان به مرحله جوانهزنی بازمیگردند تا رشد کنند.
The process of beginning to sprout again.
- verb
verb
معنی(verb):
To germinate again.
مثال:
Perennial plants regerminate several years successively. — J. Lee.
example
معنی(example):
بذرها دوباره جوانه زدهاند تا رشد بهتری داشته باشند.
مثال:
The seeds have been regerminated for better growth.
معنی(example):
پس از یک هفته، گیاهان دوباره جوانهزده شروع به نشان دادن برگهای جدید کردند.
مثال:
After a week, the regerminated plants started to show new leaves.
معنی فارسی کلمه regerminated
:
در حالت دوباره جوانه زدن، بذرها یا گیاهان به مرحله جوانهزنی بازمیگردند تا رشد کنند.