معنی فارسی registrer
B1ثبتکننده، وسیلهای است که برای ذخیره و نگهداری دادهها و اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد.
A device used to store and maintain data and information.
- NOUN
example
معنی(example):
ثبتکننده برای حفظ سوابق دقیق بسیار ضروری است.
مثال:
The registre is crucial for maintaining accurate records.
معنی(example):
مطمئن شوید که ثبتکننده بروز است.
مثال:
Make sure the registre is up to date.
معنی فارسی کلمه registrer
:
ثبتکننده، وسیلهای است که برای ذخیره و نگهداری دادهها و اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد.