معنی فارسی regorging

B1

عمل دوباره آوردن غذا به دهان، معمولاً در حیوانات رخ می‌دهد.

The act of bringing food back up from the stomach to the mouth.

verb
معنی(verb):

To disgorge or vomit.

معنی(verb):

To swallow again; to swallow back.

example
معنی(example):

اسب بعد از یک دویدن طولانی غذا را دوباره به بیرون می‌آورد.

مثال:

The horse was regorging its food after a long run.

معنی(example):

دوباره آوردن غذا می‌تواند نشانه‌ای از ناراحتی در حیوانات باشد.

مثال:

Regorging can be a sign of discomfort in animals.

معنی فارسی کلمه regorging

: معنی regorging به فارسی

عمل دوباره آوردن غذا به دهان، معمولاً در حیوانات رخ می‌دهد.